صافی زدن . صافی زدن به دیده و حلق و دهن بس است بستن دهان نسل نو نعره زن بس است . وقتی که نور، چیره به ظلمت شود، سحر کشتن چراغ خانه ی اهل وطن بس است . باخود برد نسیم، شیمم بهار را کندن زریشه، یاس و گل نسترن بس است . رویند ریشه های نو ،از بیشه زار ها افکندن صنوبر و سرو کهن بس است . آژی دهاک تازه بسوزد، زخشم خلق با او بگو، مبارزه ی تن به تن بس است . بارستخیز خیل جوانان به مرزها دادن مجال فتنه به هر راهزن بس است .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت